به گزارش "راهبرد معاصر"؛ در حالی اصلاح طلبان عیان و شفاف
فاصله گرفتن از روحانی را تنها چندماه پس از پیروزی او در انتخابات مطرح می کنند
تا بلکه با اقناع افکار عمومی، کارنامه دولت دوازدهم به پای آن ها نوشته نشود.
روحانی ما به ازای شعارهایی که در راستای آزادی های مدنی سر داده را عملیاتی نکرده و عزمی هم برای اجرایی شدن آن دیده نمی شود. اصلاح طلبان در چنین شرایطی برای از دست ندادن میدان انتخابات 98 و 1400 بهترین راه را اعلام برائت از شخصی که تمام قد شعارهایش را سر دست گرفتند، دیدند.
روزنامه قانون چندی پیش برائت از روحانی را دارای امتیازات کثیر برای جریان اصلاح طلب دانست و تاکید کرد: "ضعفهاي گسترده دولتهاي يازدهم و دوازدهم سبب شده تا اصلاح طلبان به فكر اعلام برائت زودهنگام از برخي اقدامات روحاني بيفتد. شايد این مهم هزينههاي اندكي براي جبهه اصلاحات در بر داشته باشد ولي بيشك در بلند مدت منفعتهايي دارد كه جبران اين هزينهها را خواهد كرد".
اصلاح طلبان تن به ریسک بالای برائت از روحانی نمی دهند
تاکتیک برائت از روحانی به دلیل نداشتن پیش بینی دقیق از واکنش افکارعمومی و آگاه شدن جامعه از ابتر ماندن وعده های اصلاح طلبانی که پس از قضایای 88 با دوپینگ ائتلاف کجدار و مریز ادامه حیات می دهند، یک ریسک پرخطر و با نگاهی واقع بینانه تر یک انتحار سیاسی محسوب می شود، چراکه جدا شدن از روحانی یعنی رقیبِ تراشی برای کارزارهای انتخابات 98 و 1400.از سوی دیگر تشریک مساعی احتمالی اعتدالیون و اصولگرایان ثمره ای جز ایجاد دوگانگی و ریزش تصاعدی بدنه اجتماعی اصلاح طلبان نخواهد داشت. حال در این شرایط اصلاح طلبان در اندیشه درانداختن طرحی هستند که کمترین آسیب را برای این جریان در بر داشته باشد. بهترین راه برای نجات اصلاح طلبان انداختن توپ ناکارآمدی دولت روحانی در زمین حاکمیت است که ناخواسته، یک توفیق اجباری هم برای روحانی محسوب می شود.
اصغر زاده فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با آرمان بدین شکل ازین تاکتیک رونمایی می کند: دولت دوازدهم موقعیت تاریخی خود را درک کند تا زیست راحتتری را برای طبقههای متوسط و ضعیف فراهم کند. این موضوع جز با برقراری رابطه مناسب با غرب امکانپذیر نیست.
اصلاح طلبان به
خوبی می دانند ضعف عملکرد روحانی به پای ماهیت این جریان نوشته می شود. روحانی مسیر
خود را پس از انتخابات از آن ها جدا کرده و این به منزله بر زمین ماندن مطالبات
اجتماعی و سیاسی این جریان است که با بلند کردن این شعارها بر سر دست به اقناع
جامعه پرداختند و با ایجاد دوقطبی به این مهم ضریب داده و روحانی را راهی پاستور
کردند.
اصلاح طلبان در ابتدا تلاش کردند مسئولیت اقدامات روحانی را برعهده نگیرند.
برای این کار ابتدا افکار عمومی را تست کردند که عدم پذیرش آن از سوی جامعه، آنها به
سوی القای موانع ساختگی پیش روی روحانی برای پاسخگویی به مطالبات مردم تغییر تاکتیک
دادند.
در حقیقت اصلاح طلبان با تغییر تاکتیک تلاش می کنند با وارونه سازی حقیقت، «نخواستن» روحانی برای حرکت در پازل اصلاح طلبان را به «نگذاشتند» و ایجاد محدودیت برای او جا بزنند که این بار موضوع بایدها پیرامون رابطه با غرب و در ادامه لزوم کلید خوردن برجام های دیگر – از جمله بحث موشکی - مطرح شده و خواهد شد تا اینطور القا شود که دست رئیس دولت دوازدهم برای رفع گره ها و پاسخگویی به مطالبات بسته است.
حیرانی سیاسی در اردوگاه اصلاح طلب کاملا عیان است، اما عیان تر آنکه این مدهوشی با تشدید بی تفاوتی روحانی به صدای بلند اعتراض آن ها، طی ماه های آینده رشدی تصاعدی خواهد یافت.